Stories of Broken and Unbroken Things
Monday, July 18, 2011
...
گاهی حالِ آدم بد است یک جوری که دلش میخواهد بخوابد که فراموش کند این همه چیزی را که هی دورش وول میخورد و میخورد تویِ مغزش. گاهی آنقدر بد تر است، که آدم دلش نمیخواهد بخوابد، که نکند که بیدار شود و ببیند باز همان است و وامانده ی وامانده شود.
2 comments:
کتایون
July 18, 2011 at 11:25 AM
ای وای ِ من که تو حالت بد باشه ... ای من نباشم که ببینم
Reply
Delete
Replies
Reply
sep ideh
July 18, 2011 at 12:28 PM
نه.... تو همینطور باش... حتا اگه من بد باشم
Reply
Delete
Replies
Reply
Add comment
Load more...
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
ای وای ِ من که تو حالت بد باشه ... ای من نباشم که ببینم
ReplyDeleteنه.... تو همینطور باش... حتا اگه من بد باشم
ReplyDelete