Stories of Broken and Unbroken Things
Tuesday, October 25, 2011
این ذهن من
ذهن من عین هتل پنج ستاره است، ولی مجانی. یک چیزی که میآید توی اش، دیگر نمیرود بیرون. همانطور میماند. انگار نه انگار که آمده بود که برود. نیامده بود که بماند. ولی مانده. میماند. میدانم که به این راحتیها هم نمیرود.
Newer Posts
Older Posts
Home
Subscribe to:
Posts (Atom)